بیست و دوم پاییز
۰۴ آذر ۱۳۹۱
این ور ِ میز نشسته ام و آلمانی میخوانم،سردم میشود،پنجره را میبندم و پاهایم را توی بغلم جمع میکنم و خیال میپردازم...
پیام جدیدتر
پیام قدیمی تر
صفحهٔ اصلی